پناهگاه امن دل

هيچكس همراه نيست؛ تنهاي اول


ِ.:DЭᔕinG:. | .:ЭMᗩịL:.| .:PᖇofịlЭ:. | .:HoMЭ:.


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


برچسب‌ها: <-TagName->
| یک شنبه 26 شهريور 1391برچسب:,| 13:25|مهرسا|



 

 

 

نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند
مثل آسمانی که امشب می بارد....
و اینک باران
بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند
و چشمانم را نوازش می دهد
تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم


برچسب‌ها: <-TagName->
| یک شنبه 26 شهريور 1391برچسب:,| 11:46|مهرسا|



 

3، 2، 1...

سوت داور!

بازي شروع شد!!!

دويدي..

دست و پا زدي..

غرق شدي..

دل شكستي..

عاشق شدي..

بي رحم شدي..

مهربان شدي..

بچه بودي، بزرگ شدي..

پير شدي...

سوت داور.............

بازي تمام شد..

زندگي را باختي..

 

 

 


برچسب‌ها: <-TagName->
| دو شنبه 20 شهريور 1391برچسب:,| 15:54|مهرسا|



 

دنيا اينجوريه ديگه:

 

اگه گريه كني مي گن كم آوردي...

 

اگه بخندي ميگن ديوونست...

 

اگه دل ببندي تنهات مي ذارن...

 

اگه عاشق بشي دلتو ميشكنن...

 

با اين حال بايد:

 

لحظه اي را گريست..

 

دمي را خنديد..

 

ساعتي را دل بست..

 

 

و عمري عاشقانه زيست...


 


برچسب‌ها: <-TagName->
| یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:,| 10:23|مهرسا|



 

 

 

در آغاز آفرينش يك روز دروغ و حقيقت رفتند كنار رودخانه.

دروغ گفت: بيا شنا كنيم و حقيقت ساده قبول كرد؛ اما تا لباس هايش را درآورد و در آب فرو رفت، دروغ لباس او را دزديد و رفت...

از آن به بعد حقيقت بيچاره عريان ماند و مردم دروغ را با لباس حقيقت ديدند...!!


برچسب‌ها: <-TagName->
| یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:,| 10:22|مهرسا|



 

 

 

 

دو نفر كه همديگرو خيلي دوس داشتند و يك لحظه هم نمي تونستند از هم جدا بمونند، با خوندن يك جمله معروف از همديگر جدا شدند تا همديگرو امتحان كنند و هر كدوم در انتظار ديگري همديگرو نمي بينند. چون هر دو به صورت اتاقي به اين جمله برخورد كردند:

عشقت را رها كن، اگر خودش برگشت بدون مال توست و اگر برنگشت بدون از اول هم مال تو نبوده....

 

 


برچسب‌ها: <-TagName->
| یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:,| 10:16|مهرسا|